دلنوشته ام با بی بی دوعالم فاطمه اطهر (س)
بسم الله الرحمن الرحیم
فاطمه جان ، مادر مهربانی سلام…
فاطمه جان روز گار بدی شده است،آنقدر بد که دیگر کمتر کسی برای چادرت ارزش قائل است؛ ارزش که هیچ حتی روزگار به جایی رسیده که ما را به خاطر حفظ و ارزشمند نمودن ارثیه شما به تمسخر می کشند?
مادر هستی! آنقدر از روزگار گله مندم که حال خراب مرا می بینی !!!?
خودت میبینی که با گل نرگست چه میکنند؟
میبینی غروب های جمعه چقدر دلگیر است؟
دلگیر بودن ما شیعیان بابت چیست؟
بابت گناهان زیاد ؟! یا بابت شکستن دل مهدی فاطمه؟؟؟?
هزاران سال است که از میان ما رفته ای وبه معبود خود رسیده ای ، اما هنوز هم نام فاطمه(س) با دلهایمان بد بازی میکند?
هنوز هم مظلومیت تو را میتوان دید?
انگار هنوز هم پا به پای مظلومیت علی اشک میریزی?
بی بی جان ! بوی یاسی که همه جا میپیچد ، دلم را روانه قبر بی نشانت میکند…?
همه میگویند عجب صبری داشت زینب…این درست اما صبر تو چیز دیگری بود… این همه مصیبت ؛ داغ مادر ، داغ جان گداز پدر ،فدک فدک فدک! غم مظلومیت مولا ، تنهایئش و بیشتر از همه دست و پای بسته مولا میان کوچه …یا شاید فریادهای از عمق جان مولا از فرط تنهایی وبی کسی اش در چاه…?
راستی بی بی جانم یک سوال؟ گریه های شبانه تو سوزناک تر بود یا گریه های مولا در نخلستان؟؟؟
اما وایی از آن وقت که تو رفتی ؛علی ماند و تنهایی اش …علی ماند تنها تر از همیشه …
ما هیچ یک نمیتوانیم درک کنیم آن شب تاریک بر علی و فرزندانش چه گذشت???
شنیده ام که مولا ۴ قبر کند تا دست هیچ مزدوری به تو نرسد، اما یادت میاید به مولا چه گفتند؟ گفتند که غسل و کفن مولا صحیح نیست? ما باید خودمان دختر پیامبر را غسل کنیم??
آن لعنتی ها دستور نبش قبر دادند وآنجا بود که مولایم علی (ع) خییلی محکم واستوار فریادی حیدری سر داد که هر گز چنین اجازه ای نمیدهم که نبش قبر کنید?
که همه از ترس در جای خود خشکشان زد وجرأت نکردند حتی یه یکی از قبر هااا نزدیک شوند?
مولا جان کاش این فریاد را زودتر سر می دادی?
وهنوز که هنوز است جایت بی نشان و مخفیست?
بی بی جان خدا میداند که چه قدر دلم برایت تنگ است … کاش میشد مرا هم به آن سرزمینی که مملو از بوی توست دعوت میکردی??
مادر عزیزم دوستت دارم ؛روایت داریم که هر کس حب فاطمه در دلش باشد می تواند اورا مادر خطاب کند? زیرا او مادر تمام هستیست ❤️