دوستان منتظر نظرات وپیشنهاداتتون هستم
]]>سلام بر خون خدا
سلام بر نور چشم رسول خدا
سلام بر فرزند شهید علی ولی الله
سلام بر میوه دل مادرم فاطمه زهرا
سلام بر شافع روز جزا
سلام بر آن که ملائک در عزایش می گریند
سلام بر حسین وفرزندان فرزانه واصحاب عزیزش
وسلام بر تو ای کرب وبلا
کربلا می خواهم با تو سخن بگویم،می خواهم حرف های بر دل مانده ام را برایت بگویم.
نمیدانم تاب شنیدن حرف هایم را داری یا نه؟
با تو سخن می گویم تویی که آن روزها را به همراه من دیدی…تویی که از غم مولایم تا به ابد عزاداری!!!
کربلا غروب عاشورا را یادت هست؟آن روز چه کشیدی؟میدانم آن روز برای تو هم سخت وغریب بود!!!شک ندارم که اگر در اسارت خاک نبودی لباس رزمت رابه تن میکردی وبه آن ملعونان ونفرین شدگان ابدی حمله می بردی.
کربلا! برایم بگو آن سه روزی که پیکر عزیزانم میهمانت بودند با آنان چه گفتی؟
کربلا! برایم از اصحاب با وفای مولایم بگو…
از علی اکبرم بگو؟ یادت هست آن هنگام که علی اکبرم به میدان رفت،ملعونان برای لحظه ای فکر کردند که رسول خدا وارد میدان شده؟
از داغ فرزند چه داری برایم بگوئی؟بگو که چگونه قلب برادرم را جریحه دار کرد؟!از لحظه ایی بگو که مولا سرش در کنار پیکر فرزندش بود،با او چه نجوا میکرد؟
کربلا!یادت می آید که جوانان بنی هاشم چگونه پیکر علی اکبر رااز میدان آوردند؟
کربلا!از امانت برادرم بگو،از قاسم برایم بگو؟یادت هست که هیچ لباس رزمی اندازه اش نبود…
کربلا شش ماهه ام یادت هست؟آن تیر سه شعبه را چطور؟؟آن را هم به یاد داری؟؟؟
کربلا تو برایم بگو سقای تشنه لب یعنی چه؟آن لحظه را یاد داری برادرم در کنار آب اما تشنه لب جان راتسلیم کرد!!!آن لحظه صدای مادرم فاطمه را شنیدی
کربلا یادت هست آن اولین وآخرین باری که قمر بنی هاشم مولایش را برادر خطاب کرد؟ آن لحظه را یادت هست که پرچم خیمه عباس را پائین آوردند؟ آن ناله ها یادت هست؟ آن فریاد های عمو…عمو…آب…عطش…کودکانمان را یادت هست؟
کربلا آن لحظه تلخ خداحافظی حسینم را به یاد داری؟ آن لحظه آخر را به یاد داری…؟
کربلا!!! سربریدن ها را چه آنها را هم به یاد داری؟ یادت هست سر عزیزانم را چگونه بر نیزه کردند وبردند؟سر حسینم را دیدی؟چگونه تاب آوردی؟
یادت هست با این وجود خشمشان فرو ننشست؟
خیمه ها را چه به خاطر داری که چگونه به آتش زدن؟! طفلانم را به خاطر داری؟از رقیه برایم چه داری که بگوئی؟؟ خار مغیلان را میشناسی؟
کربلاواضح تر بگویم مرا به خاطر داری؟خاطرت هست که چگونه سوختم؟؟
کرب وبلا میدانم درد کشیده وغم دیده ایی!!!
اما غم فراغ که نکشیده ایی؟؟ تو که تازیانه وسیلی نخورده ایی؟تو که غم غربت نکشیده ایی؟ تو که سرپرست کاروان یتیمان وطفلان رنج کشیده نبوده ایی!!!!
این ها را من برایت میگویم! زینب !!!
میدانی در شام آن ملعون برای رقیه ام چه هدیه ایی فرستاد؟ میدانی … .
کربلا تو که اینها را ندیدی ولی نه من طاقت ادامه دادن دارم ونه تو تا ب شنیدن را.
کربلا تو از روز ازل از شمس حسین سوختی ودر عزایش خون گریستی شاید به همین خاطر است که سوز ناکی؛کربلا تو بزرگترین مصیبت تاریخ را کشیده ایی وخداوند بر تو منت نهاد وپیکر عزیزانش را به تو سپرد تا مرهم غمت باشد وتو افضل سرزمین های عالم شدی واز خاک تو شفا داد.
سلام آقای من❤️
ساده میگویم زبانم قاصر است ?
دلم تنگ است و چشمم در راهت ?
چشمهایم جمعه به جمعه محصورو دربند نگاهت ?
که شاید این جمعه بیایی شاید!!
الهی بیایی که
بیایی ? ?
?❣عاشقانہهاے مڹ و مولا❣?
شب ڪہ میشود دلم هوایت را میڪند:
امشب سَرے بہ آسماڹ دنیا زدم ؛
همیڹ چند لحظہ پیش ! نگاهم ڪہ بہ
هلاڸ ماه زیبا افتاد:
بہ ناگاه بہ یادت افتادم ڪہ چقدر جاے
صورت آسمانی ات بر سینہ آبی آسماڹ
خالی است ?
? ? #مولاجاڹ…
بہ ماه گفتم هر چقدر هم ڪہ زیبا باشی
باز هم سہم تو از دنیا همین یڪ تڪہ
آسماڹ است و بس .. ?
اما مڹ خورشیدے دارم ڪہ اگر روزے
بَناے تابیدڹ ڪند
تو را شرمنده میڪند …❣
خورشیدے دارم ڪہ سہمش تمام هستی
و ماسِواست… ?
هر چہ را ڪہ بخواهد در نگیڹ انگشترےاش دارد …✨
در گوشہ نگاهش : بہ وجودش - هستی -
برپاست
و بہ اشاره اش روزگار میگردد…
? دلتنگت شدم!!
میخواستم با نگاه بہ آسماڹ سلامی عاشقانہ
بر محضرت روانہ ڪنم ?
تا بدانی از روے زمیڹ ایڹ گوشہ دنیا:
بینہایت دوستت دارم مہدے جاڹ ?
خاطرت آسوده آقاجاڹ ?
قلب مڹ تا روز آمدنت
فقط براے تو عاشقانہ میتپد …❣
?جہت تعجیڸ در امر فرج ترڪ لااقڸ
یڪ گنـاه…?
عمر یکساله ام را که برانداز میکنم، هیییچ نقطه روشنی، برای دریافت کرامتت نمی بینم ?
اما…
مهربانی یکساله تو را، که مرور می کنم..؛ دلم به لیلةالقدر این رمضان نیز، قرص می شود…
سالهاست که رسم میان من و تو، همین بوده است… ؛
من، یکسال…را خراب کرده ام ?
و تو، سال بعد…را به نیکوترین تقدیر، نوشته ای…
چه رازی است میان تو و اسم"رحمانت”
که از هر چه بگذری، مهر پاشیدن بر بندگانت را، رها نمی کنی…؟
سیاه دل تر از همیشه
و شکسته تر از هر سال ?
چشم براه لیلةالقدرت نشسته ام ?
اما…یقین دارم… ؛
که سهم عظیمی از “ع ش ق” را برایم، کنار گذاشته ای…
من، بی تو، تمام می شوم…؛ دلبرم….
دفتر تقدیرم را، از هر چه خالی می کنی، خیالی نیست….
اما….تقدیر مرا، از لمس وجودت…خالی مکن…
⚠️من…بدون تو…. یعنی…؛ تماااام⚠️
تو..تنها ثروت قابل شمارش منی
❣خدا و من❣
به انتظار سهم بیشتری از تو، گوشه سفره رمضانت را، رها نکرده ام….
رحمان…مگر جز مهر…می داند…؟
لیلةالقدر مرا، به طوفانی از مهرت…تکان بده….
?یا رحمان….یا رحمان….یا رحمان?
]]>بسم الله الرحمن الرحیم
فاطمه جان ، مادر مهربانی سلام…
فاطمه جان روز گار بدی شده است،آنقدر بد که دیگر کمتر کسی برای چادرت ارزش قائل است؛ ارزش که هیچ حتی روزگار به جایی رسیده که ما را به خاطر حفظ و ارزشمند نمودن ارثیه شما به تمسخر می کشند?
مادر هستی! آنقدر از روزگار گله مندم که حال خراب مرا می بینی !!!?
خودت میبینی که با گل نرگست چه میکنند؟
میبینی غروب های جمعه چقدر دلگیر است؟
دلگیر بودن ما شیعیان بابت چیست؟
بابت گناهان زیاد ؟! یا بابت شکستن دل مهدی فاطمه؟؟؟?
هزاران سال است که از میان ما رفته ای وبه معبود خود رسیده ای ، اما هنوز هم نام فاطمه(س) با دلهایمان بد بازی میکند?
هنوز هم مظلومیت تو را میتوان دید?
انگار هنوز هم پا به پای مظلومیت علی اشک میریزی?
بی بی جان ! بوی یاسی که همه جا میپیچد ، دلم را روانه قبر بی نشانت میکند…?
همه میگویند عجب صبری داشت زینب…این درست اما صبر تو چیز دیگری بود… این همه مصیبت ؛ داغ مادر ، داغ جان گداز پدر ،فدک فدک فدک! غم مظلومیت مولا ، تنهایئش و بیشتر از همه دست و پای بسته مولا میان کوچه …یا شاید فریادهای از عمق جان مولا از فرط تنهایی وبی کسی اش در چاه…?
راستی بی بی جانم یک سوال؟ گریه های شبانه تو سوزناک تر بود یا گریه های مولا در نخلستان؟؟؟
اما وایی از آن وقت که تو رفتی ؛علی ماند و تنهایی اش …علی ماند تنها تر از همیشه …
ما هیچ یک نمیتوانیم درک کنیم آن شب تاریک بر علی و فرزندانش چه گذشت???
شنیده ام که مولا ۴ قبر کند تا دست هیچ مزدوری به تو نرسد، اما یادت میاید به مولا چه گفتند؟ گفتند که غسل و کفن مولا صحیح نیست? ما باید خودمان دختر پیامبر را غسل کنیم??
آن لعنتی ها دستور نبش قبر دادند وآنجا بود که مولایم علی (ع) خییلی محکم واستوار فریادی حیدری سر داد که هر گز چنین اجازه ای نمیدهم که نبش قبر کنید?
که همه از ترس در جای خود خشکشان زد وجرأت نکردند حتی یه یکی از قبر هااا نزدیک شوند?
مولا جان کاش این فریاد را زودتر سر می دادی?
وهنوز که هنوز است جایت بی نشان و مخفیست?
بی بی جان خدا میداند که چه قدر دلم برایت تنگ است … کاش میشد مرا هم به آن سرزمینی که مملو از بوی توست دعوت میکردی??
مادر عزیزم دوستت دارم ؛روایت داریم که هر کس حب فاطمه در دلش باشد می تواند اورا مادر خطاب کند? زیرا او مادر تمام هستیست ❤️
]]>آشکارا
ونهان آلودگیها را از ما می زداید.